گاهی در خیال
در سایه های خیال میان بستر تاریک آرامش
صدایی به گوش می رسد که رفته رفته بلند و بلندترمی شود
صدایی که ابتدا در اوج خود اشتیاق را به جاذبه ای
می افزاید تا بدان مستغرق شویم و گویا بر اراده سست
جان فرسوده ای پیروز است
آن چنان که هیچ توانی برای مقابله اش در میان نیست
گویا حکومت زمان در سوی دیگریست و جان گامی پیش تراز گاه است
بنابر اختیاری که نیست سوار بر نغمه های فراوان در آن
سوی سایه ها به نور پیوستیم
و دیگر در این کلمات حقیر نمی گنجد تا بگویم که نور
چگونه جان را نوازش می کرد
(شعر از سعید)
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۸/۱۰/۱۴ ساعت ۱:۳۵ ق.ظ توسط سعید کیانی
|